آن روزها نام و نان بهایی نداشت و آنچه میدان دار بود، قیام بود و عروج. آن روزها ماندن بی معنا بود و مردن در بستر، ننگی بزرگ. آن روزها شهادت، شاهراهی به وسعت افق داشت. آن روزها فاصله خاک تا افلاک و کویر تا بهشت، یک میدان مین بود. خاکریزها، بوی بهشتِ مردانی را گرفته بود که سر به سر، تن به مرگ می سپردند تا مبادا وجبی از کیان دین و وطن، به دست کفتاران حریص و م بیفتد؛ چرا که دفاع مقدس، رساترین واژه در قاموس ایستادگی این ملّت قهرمان است. مردان این دیار در پی کفتار صفتان ننگ و نفرین، در هفت شهر عشق، هشت بهار، آزادگی را پیمودند و حماسه آفریدند
22 اسفند روز بزرگداشت شهدا» و سالروز صدور فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر تاسیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی ایران، فرصتی برای یادآوری راز جاری ماندن شهداست. شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیك شدن به هستی مطلق است؛ شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شكل است
قاسم سلیمانی، متولد ۲۰ اسفند ۱۳۳۵ در روستای قنات مالک استان کرمان؛ سن شناسنامهایاش البته دو سال بزرگتر از خودش بود و در اصل در سال ۱۳۳۷ به دنیا آمده بود.
قاسم سلیمانی چهار خواهر و یک برادر داشت و خانواده شلوغشان ثروتمند نبود. ۱۳ ساله بود که به کرمان مهاجرت کرد و در ۱۹ سالگی، مانند انبوهی از جوانان همنسل خود، جذب انقلابیون و پس از آن سپاه شد. ورودش به سپاه در خرداد ۵۹، آغاز دوران شهرت و رشد او بود.
اولین مأموریتش محافظت از هواپیماهای مستقر در کرمان بود. بعد فرمانده یک پادگان آموزشی سپاه در کرمان شد و همان سال به شهر سوسنگرد رفت؛ جنگ ایران و عراق.
نخستین مأموریتی که در جنگ بر عهده او گذاشته شد، فرماندهی لشکر ثارلله بود، در جنگ ایران و عراق. نیروهای این لشکر از استان کرمان تأمین میشد و از سال ۵۹ که در قالب یک تیپ تشکیل شد تا سال ۶۸ که به یک لشکر مهم تبدیل شد و جنگ هم تمام شد، فرماندهاش قاسم سلیمانی بود.
بهروایت محمدعلی جعفری، فرمانده سابق سپاه در آن زمان، قاسم سلیمانی فرمانده یکی از پادگانهای آموزشی سپاه در کرمان» بود و در مناطق جنگی چندان شناختهشده نبود». با این حال او در پایان جنگ خودش را در قامت یک فرمانده عالیرتبه بالا کشیده بود.
پس از جنگ، حدفاصل سالهای ۶۸ تا ۷۶، او چند سمت میانی در سپاه داشت که مهمترین آن در استان کرمان بود. روایتهایی درباره مأموریتهای موفقیتآمیز او در مبارزه با مواد مخدر ثبت شده است.
اما مأموریت مهمی که تا آخر عمرش نیز ادامه یافت، از سال ۷۶ شروع شد؛ وقتی که با نظر رهبر جمهوری اسلامی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه منصوب شد.
نیروی قدس سپاه که رشد و نمو آن از سال ۱۳۶۰ در قالب واحد نهضتهای آزادیبخش» شروع شده بود، در آن سالها ساختاری سازمانی پیدا کرده بود و حضور و نفوذ آن در کشورهای گوناگون شروع شده بود.
آنها شاخه برونمرزی سپاه بودند ولی این شاخه برونمرزی در دوران قاسم سلیمانی تبدیل به یک سازمان عظیم نظامی، امنیتی، فرهنگی و اقتصادی شد که دهها گروه شبهنظامی در سوریه، عراق، لبنان، یمن، افغانستان و فلسطین را تحت پوشش خود داشت، خرج و سلاح آنها را تأمین میکرد، نیرو از کشورهای گوناگون جابهجا میکرد، فعالیتهای فرهنگی و مذهبی مثل راهپیمایی اربعین را هدایت میکرد و متهم بود که در فعالیتهای تروریستی و حتی قاچاق سلاح و مواد مخدر نقش مهمی را بازی میکند.
وجه مهمتر فعالیتهای نیروی قدس سپاه در دهه اخیر اما فعالیتهای ی برونمرزی بود که با تبدیل گروههای شبهنظامی به نهاد ی، مانند آنچه در عراق و لبنان رخ داد، قاسم سلیمانی را به یک مهره مهم و تأثیرگذار در ت داخلی این کشورها بهویژه عراق تبدیل کرد.
رشد و شهرت قاسم سلیمانی، هم مرهون توجه رسانهای بهویژه برخی رسانههای بینالمللی به او بود و هم نتیجه اعتماد ویژه رهبر جهوری اسلامی.
این اعتماد ویژه در دورانی جلوهگر شد که ت منطقهای ایران صورتی جدید یافته بود و با تکیه بر گروههای شبهنظامی راه جدیدی یافته بود، ایران درگیر یک جنگ بزرگ منطقهای در سوریه شده بود و تنشهای ی در خاورمیانه بیش از هر زمانی شکل امنیتی و نظامی به خود گرفته بود.
همه اینها سبب شد که قاسم سلیمانی به عنوان وزیر خارجه آیتالله ای در منطقه خاورمیانه شناخته شود.
او که خود را دشمن شماره یک اسرائیل معرفی میکرد، در قامت فرمانده نیروی قدس سپاه دامنه رجزخوانیاش را علیه دولت آمریکا گسترش داد؛ از رؤیای تشکیل هلال شیعی» با تکیه بر نفت در اختیار شیعیان گفت، فرمانده اول ایران در جنگهای سوریه و عراق بود، پرونده داعش را در دست گرفت، حرف از تجارت دهها میلیارد دلاری عراق و ایران میزد، مسئولیت پروژههای بزرگ اقتصادی عمرانی را که در قالب بازسازی آرامگاه امامان شیعه در عراق صورت میگرفت بر عهده گرفت، مأمور اول نظام در حل بحران استقلالخواهی کردستان عراق یا تعیین نخستوزیران عراق شد و بسیاری از خبرها، رویدادها و تصمیمها به نام او گره خورد.
مجموع اینها او را تبدیل کرد به مهمترین فرمانده سپاه در چهل سال گذشته تا جایی که برایش نشان ذوالفقار» را به ارمغان آورد؛ بالاترین نشان نظامی جمهوری اسلامی.
به موازات نقشآفرینی او در ت خارجی ایران، او در حوزه ت داخلی هم کمابیش حضور داشت. امضای او پای نامه تیرماه ۱۳۷۸ فرماندهان سپاه به محمد خاتمی که شبیه مقدمهچینی برای یک کودتای نظامی بود، نامش را وارد سرداران تزده سپاه کرد.
سالهای بعد، حمایت او از محمدباقر قالیباف، شهردار پیشین تهران که هوای رئیسجمهور شدن داشت، دوباره حضور او را در ت ایران پررنگ کرد. سایهاش در ت ایران زمانی چنان پررنگ شد که برخی گفتند خودش باید _ یا میخواهد _ رئیسجمهور ایران شود.
در سالهای اخیر نامش در برخی پروندههای فساد، مانند چهار و نیم میلیون دلاری که تحویل حمید بقایی، معاون نژاد، شده بود و نقشش در آزادی مهدی جهانگیری، برادر اسحاق جهانگیری که به فساد متهم بود و یا پروندههای فساد دوران شهرداری قالیباف که گفته شد پروندهای به نام همسر قاسم سلیمانی هم در آن گشوده شده، به میان آمد، ولی دایره مصونیت او آنقدر قوی بود که هیچ رسانه یا نهاد قضایی هرگز سراغش نرفت.
این نقشآفرینی عظیم و چندجانبه که شهرتی بینالمللی به قاسم سلیمانی بخشیده بود، در کنار تبلیغات عظیم رسانههای داخل ایران درباره شجاعت و قدرت قاسم سلیمانی، از او یک چهره کاریزماتیک در بخشی از افکار عمومی ایرانیان ساخته بود. تصویر سلیمانی از روی تیشرتها تا بازیهای کامپیوتری و اسمش از نشستهای داخلی سپاه تا نظرسنجیهای عمومی رسانهها در صدر بود، به عنوان محبوبترین چهره سپاه.
این چهره مشهور در روز ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ در یکی از ملتهبترین روزهای حضور ایران در عراق، در حالی که از سویی درگیر اعتراضهای داخلی این کشور و تعیین نخستوزیر جدید عراق بود و از سوی دیگر افزایش تنش نظامی بین گروههای شبهنظامی تحت نظر او فضای ی و امنیتی این کشور را به اوج التهاب رسانده بود، در یک حمله غافلگیرانه توسط نیروهای آمریکایئ در فرودگاه بغداد در سن واقعی ۶۱ سالگی و سن ۶۳ سالگی شناسنامه ای به شهادت رسید
عملیات ثامنالائمه از عملیات گسترده تهاجمی نیروهای مسلح ایران در خلال جنگ ایران و عراق است، که به فرماندهی نیروی زمینی ارتش و مشارکت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در ساعت ۱ بامداد ۵ مهر ۱۳۶۰ در محورآبادان به شرق کارون آغاز گردید و پس از ۴۲ ساعت نبرد بیوقفه، با شکسته شدن حصر آبادان و بازپسگیری بیش از ۱۵۰ کیلومتر مربع از خاک ایران به پایان رسید
ای ساربان آهسته رو کآرام جانم می رود
وان دل که با خود داشتم با دلستانم می رود
من مانده ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم می رود
گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون
پنهان نمی ماند که خون بر آستانم می رود
محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان
کز عشق آن سرو روان گویی روانم می رود
او می رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می رود
برگشت یار سرکشم بگذاشت عیش ناخوشم
چون مجمری پرآتشم کز سر دخانم می رود
با آن همه بیداد او وین عهد بی بنیاد او
در سینه دارم یاد او یا بر زبانم می رود
بازآی و بر چشمم نشین ای دلستان نازنین
کآشوب و فریاد از زمین بر آسمانم می رود
شب تا سحر می نغنوم و اندرز کس می نشنوم
وین ره نه قاصد می روم کز کف عنانم می رود
گفتم بگریم تا ابل چون خر فروماند به گل
وین نیز نتوانم که دل با کاروانم می رود
صبر از وصال یار من برگشتن از دلدار من
گر چه نباشد کار من هم کار از آنم می رود
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود
همیشه "ماندن" دلیل عاشق بودن نیست
شهدا "رفتند" که ثابت کنند عاشقند.
درود میفرستم به روان پاک شهدای 8 سال جنگ
که بدون ریا و خودنمایی برای این سرزمین جنگیدن.
نه معرفت اینا قیمت داره
نه بی معرفتی یک عده تمومی
۲۲ اسفند روز بزرگداشت شهدا گرامی باد
با وجود همه ناباوریها و تمامی تلاشهایی كه در سطح بینالمللی برای حفظ رژیم شاه و جلوگیری از موفقیت امام خمینی به عمل آمد، انقلاب اسلامی در مرحله نخست مبارزات خویش در روز 22 بهمن پیروز گردید و از این جهت پیروزی آن بیشتر به یك معجزه شبیه بود تا تحولی عادی. به جز امامخمینی و تودههای بیشماری كه خارج از تحلیلهای معمول، به گفتهها و وعدههای امام باور قلبی داشتند، عموم تحلیلگران ی و همه كسانی كه در رخدادها و حوادث ایران دخیل بودند وقوع چنین پیروزی را حتی تا روزهای واپسین عمر رژیم شاه ناممكن میدانستند.
چنین بود كه از صبحدم 22 بهمن 1357 خصومت با نظام نوپای اسلامی در پهنهای گسترده آغاز شد. جبهه دشمنیها را آمریكا رهبری میكرد و دولت انگلیس و برخی دول اروپایی دیگر به همراه تمامی رژیمهای وابسته به غرب در آن مشاركت فعال داشتند. شوروی (سابق) و اقمار آن نیز ناخرسند از اتفاقی كه در ایران افتاده و به حاكمیت دین منجر گردید، با آمریكائی ها در بسیاری از خصومتها همسو شدند. نمونه بارز این همپیمانی در همنوائی نیروهای چپ و راست ضدانقلاب داخل كشور كه بعدها اسناد وابستگی آنان به سفارتخانههای شوروی و آمریكا افشا گردید و از آن بارزتر هماهنگی همهجانبه دو كشور در تجهیز صدام و حمایت از او در جنگ با جمهوری اسلامی را میتوان مشاهده كرد. اما امامخمینی با همان منطقی كه نهضت اسلامی را آغاز كرده بود، در اوج فتنهها و فشارهای خارجی انقلاب را هدایت كرد و آن را با اراده خویش به دوره سازندگی و ثبات هدایت نمود.
اساساً هرکشوری پایان جنگ ویا هر بحرانی را گرامی می دارد. مگر در پایان هشت سال دفاع مقدس ما پیروز مطلق میدان نبرد نبوده ایم؟ که شروع جنگ که از تلخ ترین روزهای دفاع مقدس است را گرامی می داریم. در این مقاله ما سعی می کنیم که به این مساله بپردازیم که چرا هفته اول جنگ به نام دفاع مقدس نام گذاری شده است؟
و با تاکید بر این که بیش از نیمی از جمعیت کشور را جوانان زیر ۳۰ سال تشکیل می دهند. و با توجه به اهمیتی که دوران دفاع مقدس در تاریخ معاصر ایران داردکه همواره در پی بروز هر جنگی، شاهد جدایی بخش هایی از این سرزمین پهناور به دست بیگانگان بوده است.
به گونه ای که می توان گفت در دویست سال گذشته، یعنی از زمان فتحعلی شاه قاجار» به بعد، نزدیک به یک میلیون کیلومتر مربع از خاک ایران جدا شده است. اما علی رغم پشتیبانی قدرت های بزرگ از عراق، روند مذکور در جنگ ایران و عراق ادامه پیدا نکرد و سرفصل جدیدی از تاریخ ایران را در صفحات تاریخی به ثبت رساند. در این جنگ نه تنها یک وجب از خاک ایران در دست نیروهای عراقی باقی نماند، بلکه عراق به عنوان کشور م به نظام بین الملل معرفی شد.
پس چرا؟
بسیاری از جوانان نسل سوم و چهارم انقلاب کمترین توجه را به آن دارند و کمترین خاطره های آن دوران مهم را با خود ندارند. با توجه به این که هنوز نسلی که مستقیم در دفاع مقدس حضور داشته است زنده و گواه تاریخی این واقعه عظیم است.(رزمندگان،آزدگان،جانبازان وخانواده معظم شهدا)
مقاله حاضر به چهار بخش تقسیم گردیده است: ابتدا وضعیت ایران قبل از جنگ ، در بخش دوم وضعیت ایران در شروع جنگ و بخش سوم پایان جنگ و بخش چهارم بعد از جنگ.
بخش اول : وضعیت ایران قبل از شروع جنگ
انقلاب اسلامی که ازجهات متعدد با سایر انقلاب ها متفاوت بود. ودرتعارض مستقیم با قدرتهای سلطه گر قرارداشت. و همین تفاوت وتعارض باعث شده بود که غیر پیش بینی باشد. وهمین موضوع موجب نگرانی قدرتهای بزرگ شده بود.لذا ازهمان ابتد با مقابله ی همه جانبه وجدی انان مواجه شد.وقدرتهای بزرگ برای اینکه کشورهای منطقه را همراه خودکنند.صدور اندیشه های انقلاب اسلامی برای کشورهای منطقه را خطرناک عنوان می کردند .ومدعی این بودند انقلاب اسلامی درصدد سرنگونی حکومتهای آنان است.
امام خمینی قدس سره درتشریح صدور انقلاب می فرماید این معنی غلط را از صدور انقلاب برداشت نکنند که ما میخواهیم کشورگشایی کنیم. ما همة کشورهای مسلمین را از خودمان میدانیم. همة کشورها باید در محل خودشان باشند… معنی صدور انقلاب ما این است که همه ملتها بیدار شوند و خودشان را از این گرفتاری که دارند و تحت سلطهای که هستند و از این که همه مخازن آنها دارد به باد میرود و خودشان به نحو فقر زندگی میکنند، نجات دهند… ما میخواهیم این چیزی که در ایران واقع شد، این بیداری و اینکه خودشان را از ابرقدرتها فاصله دادند و دست آنها را از مخازن خود کوتاه کردند، این در همه ملتها و در همة دولتها واقع بشود، آرزوی ما این است.»
دراین دوره کشوربا بحران و چالشهای فراوانی روبرور بود. از لحاظ ی ، اقتصادی و فرهنگی. که این فشارها عمدتاٌ ازسوی قدرت های بزرگ و کشورهای منطقه ای به ایران تحمیل می شد. تاشاید بتوانند ایران را به پای میز مذکره بکشانند.
در درون ایران گروه های ی اعم از منافقین ، ملی مذهبی ها ، لیبرال ها و جریان های ی دیگر که فکر می کردند بدون حمایت قدرتهای بزرگ نمی شود.کشور را اداره کرد.با ایجاد غائله گنبد ، کردستان ، ترور شخصیت ها و آدم های موثر انقلاب اسلامی با تلاش در حذف نیروهای انقلابی و وفادار به حضرت امام خمینی (ره) خواهان بدست گرفتن حکومت و جدائی دین از ت بودند. در حالی که حضرت امام خمینی (ره)تاکید بر پیوستگی دین وت داشت.چرا که اندیشه دینی باعث استقلاق وعزت بود.درحالی که جدایی دین ازت باعث همان وابستگی ها دوران طاغوت می شد. که تمامی این جریانها وابسته به حمایتهای قدرتهای سلطه گر بود.اتقافات دیگری هم دراین دوره رخ می دهد. تلاش برای کودتا توسط عوامل نظامی وابسته به خارج کودتای نوژه» ،عملیات مستقیم نظامی (حمله به طبس) توسط آمریکا صورت گرفت.
از لحاظ ا قتصادی: مشکلات اقتصادی ایران در سالهای ۵۸ و ۵۹ کمتر از مشکلات ی نبود، در سالهای قبل از پیروزی به دلیل اعتصابات انجام گرفته در بخشهای اقتصادی کشور بویژه در شرکت نفت که اقتصاد ایران به فروش آن بستگی داشت، عملاً اقتصاد کشور فلج شده بود، تقریباً تمامی بنگاهای تجاری و کارخا نجات به علت وابستگی به خارج و بلوکه شدن دارائیهای ایران در بانکهای امریکا و تحریم اقتصادی ایران ازسوی امریکا تعطیل بودند. اگرچه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به فرمان امام راحل(ره) کارگران و کارمندانی فعالیت خود را از نو آغاز کردند. لکن به دلیل عدم انسجام ی در داخل و تحریک گروهکهای وابسته حرکت اقتصادی شکل مناسبی نداشت. کشور شدیداً در رکود اقتصادی بسر می برد.
ازلحا ظ فرهنگی هم دجار بحران بودیم زیرا درگذشته تقریباً فرهنگ غربی بر کشور حاکم بود. متاسفانه هنوز آن نوع فرهنگ درجامعه ما جاری است» ولیکن بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در حال گذر وتطبیق خود با جامعه بود. که خود این دوگانگی فرهنگ تاثیر بسزایی در مراحل مختلف انفلاب ودفاع مقدس داشت.
بخش دوم :شروع جنگ و اوضاع نظامی ایران
اوضاع نظامی ایران در سالهای ۵۸ و ۵۹ به مراتب بدتر از اوضاع ی و اقتصادی بوده است. ارتش جمهوری اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۵۷ دچار تحولات عمدهای گردید. زیرا ساختار ارتش متناسب با منافع شاه و اولویتهای ی امریکا در منطقه بوده است و با آن ساختار نمیتوانست در خدمت اهداف انقلاب اسلامی قرار گیرد. حضرت امام خمینی(ره) ضمن تأکید بر حفظ انسجام ارتش، فرصت لازم را در اختیار این نیرو قرار داد تا ساختار جدید خود را بر مبنای معیارهای ارتش مکتبی توسعه دهد، اما به دلیل اینکه سازمان و ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از قطع وابستگی ها که تا عمق استخوان ارتش طاغوت نفوذ کرده بود و خروج کارشناسان نظامی و فرار فرماندهان نظامی به خارج از کشور که عمدة فنون و تخصصهای نظامی را در اختیار داشتند.
از ارتش و تصفیه امرای خائن و سرسپرده بخصوص بعد از کودتا نوژه و اقدامات دولت بازرگان مبنی بر کاهش نیروهای ارتش ، به طوری که در تاریخ ۹/۲/۵۸ اعلام داشت که ایران به ارتش ۵۰۰ هزار نفری نیازی ندارد و تعداد ارتشیان کاهش خواهد یافت. و از سوی دیگرکاهش مدت خدمت سربازی از ۲۴ ماه به ۱۲ ماه و اعزام کادرهای ارتش به محلهای ست و زادگاه خود،ودراقدامی مشکوک در زمینه لغو قراردادهای نظامی، از قبیل لغو قرارداد خرید شش فروند زیردریایی از آلمان و لغو قراردادهای نظامی امریکا، که در مجموع کاهش توان نظامی و عدم امکان توسعة طرحهای ساختاری ارتش هدف آن بوده است.
از دیگر اقدامات دولت بازرگان است که سازمان ارتش را دچار تزل کرد.وشعارها انحلال ارتش از سوی گروهکهای مخالف هماهنگ با ت کاهش توان دفاعی ارتش از سوی لیبرالها. و این موضاعات باعث نوعی از هم گسیختگی در مجوعه ارتش بوجود اورد. بدلیل شرایط خاص انقلاب اسلامی و مرحله دگرگونی و عبور ارتش از ارتش شاهنشاهی به ارتش اسلام به کندی پیش می رفت ولی بعدها با حذف بنی صدر با حاکمیت نیروهای خط امام بر ارتش این تحول با سرعت زیادتر انجام شد. طارق عزیز وزیر امور خارجه عراق سه ماه قبل از حمله طی تحلیلی از اوضاع ایران مینویسد: امروز ارتش ایران از هم پاشیده شده استـ»
سپاه نیز بطور دائم درگیر با ضد انقلاب بود و فرصت برپایی تشکیلات و سازمانی که بتواند جلوی تهاجمی نظیر حمله عراق را بگیرد پیدا نکرده بود و همچنین در همین شروع جنگ جریان های حاکم بر کشور (گروه های لیبرال) بیشتر درصدد تضعیف سپاه بودند تا تقویت، چون سپاه وفادار به امام (ره) و نظام جمهوری اسلامی بود.
وضعیت بسیج هم مبهم بود ، با وجود این که سپاه پاسداران تشکیلات بسیج را سازماندهی کرده بود تا مدت ها این کشمکش وجود داشته که بسیج وابسته به سپاه باشد یا نباشد
رژیم بعثی عراق با اطلاع کامل از وضعیت نظامی،ی واقتصادی ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با تصمیم و طرح قبلی و با هدف برانداختن نظام نوپای جمهوری اسلامی جنگی تمام عیار را علیه ایران اسلامی آغاز کرد. صدام حسین رییس جمهور عراق با ظاهر شدن در برابر دوربینهای تلویزیون عراق با پاره کردن قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، آغاز رژیم بعثی به خاک ایران را اعلام کرد . جنگی نابرابر در شرایطی به ایران اسلامی تحمیل شد که از جانب استکبار جهانی بویژه آمریکا تحت فشار شدیدی قرار داشت و در داخل کشور نیز جناح های وابسته به غرب و شرق، با ایجاد هیاهوی تبلیغاتی و ایجاد درگیریهای نظامی در صدد تضعیف نظام بودند.
امام خمینی قدس سره در مورخه ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، در پیامی به مناسبت باز شدن مدارس درباره ی آغاز جنگ تحمیلی فرمودند.
این جنگ، جنگ با اسلام است به هواداری کفر و یک همچنین جنگی برخلاف رضای خداست. و خدای تبارک و تعالی نخواهد بخشید بر این کسانی که بر ضد اسلام قیام کنند به واسطه ی همراهی با کفر.» همچنین امام قدس سره اولین فرمان خود را درباره جنگ در تاریخ ۱/۷/۱۳۵۹، صادر فرمودند. (۱)
در این میان، به دلیل حضور نیروهای لیبرال در رأس امور، از جمله وجود بنی صدر به عنوان ریاست جمهوی، تحریمی داخلی علیه مدافعان انقلاب، صورت گرفت. وبه شدت جلوگیری می کرد از حضور سپاه ونیروهای مردمی درجنگ وهمواره ادعا میکرد که این ها دخالت غیر تخصصی است.در امور جنگ.وهمین امر باعث شد که عراق موفق به تصرف شهرهای مرزی از شمالی ترین نقطه تا سر انجام خرمشهرگردید.سرانجام حضرت امام خمینی قدس سره با توجه به موضع منفی بنی صدر درقبال رزمندگان ارتش اسلام وی رادر تاریخ۲۱/۳/۱۳۶۰ود را از فرماندهی نیروهای مسلح عزل وبلافاصله مجلس عدم کفایت وی را تصویب کرد.
وقتی امام خمینی (ره) در مقام فرماندهی کل قوا بر وم شکسته شدن حصر آبادان تأکید کردند ماشین پیشروی ایران در مسیر بازپسگیری مناطق اشغالی شروع به حرکت کرد. پس از عملیات ثامنالائمه که به محاصره آبادان پایان داد در عملیات طریقالقدس رزمندگان اسلام بستان را آزاد کردند. دهلاویه ، غرب شوش و دزفول در عملیات بزرگ فتحالمبین آزاد شد و در نقطه اوج پیروزیها در عملیات بیتالمقدس خرمشهر نیز آزاد گشت. همه این عملیاتها به صورت مشترک و هماهنگ میان نیروهای ارتش و سپاه اعم از زمینی و هوایی اجرا میشد….
بخش سوم : پایان جنگ
جنگ هشت ساله که با تحریک و حمایت همه جانبه استکبار جهانی، توسط رژیم بعثی عراق بر مردم ایران تحمیل شد، تنها محدود به خطوط مقدم جبهه ها نبود، بلکه تمام سرزمین اسلامی ما اعم از شهرها و روستاها را در برگرفت.
عراق به ایران که در۳۱ شهریور ۱۳۵۹(سپتامبر ۱۹۸۰)، آغاز شد و به مدت ۸ سال ادامه یافت، طولانی ترین و بی سابقه ترین جنگ متعارف قرن حاضر به شمار می رود، چرا که جنگ جهانی اول و دوم مدتی کمتر از هشت سال ادامه یافتند و جنگ های دیگر، مانند جنگ ویتنام شمالی و جنوبی نیز به عنوان یک جنگ متعارف همانند جنگ ایران و عراق شناخته نشده است. تاریخ از هشت سال جنگ برای ایران، شرف و آزادگی و مقاومت و ایمان به خدا را در صفحات خود ثبت کرد، اما از م و متحدان او که طی هشت سال او را یاری و تشویق کردند، جز به زشتی یاد نخواهد کرد.
امام خمینی قدس سره فرمودند: هر روز ما در جنگ برکاتی داشتهایم که در همه صحنهها از آن بهره جستهایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودهایم ما مظلومیت خویش و ستم مان را در جنگ ثابت نمودهایم. ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدهایم. ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناختهایم. ما در جنگ به این نتیجه رسیدیم که باید روی پای خودمان بایستیم. ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم. ما در جنگ ریشههای انقلاب پربار اسلامیمان را محکم کردیم. ما در جنگ حس برادری و وطندوستی را در نهاد یکایک مردم مان باور کردیم. ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها میتوان سالیان سال دفاع کرد. (منشور ت – اسفند ۶۷)
بخش چهارم : بعد از جنگ
جنگ با تمام فراز و فرودهای فراوانی که در طول هشت سال دفاع مقدس داشت .به اتش بس ختم شد. این آتش بس در هاله ای از ابهام قراردارد. تکلیف بندهای قعطنامه ۵۹۸ چه شد.؟ کدام یک از بندهای قعطنامه بطوری جدی پیگیری شد. این دفاع مقدس ازشروع تهاجم دشمن تا مقاومت و تنبه م های در طول هشت سال بیش از ۹۰ عملیات کوچک وبزرگ را در خود جای داده است.تلخی ها وشیرنی های بسیاری را در یاد ها زنده می کند.
هر چند شروع جنگ تلخ بود. اما این تلخی شیرینی را به این مردم هدیه داد وکه در حالت عادی برای رسیدن به آنها باید قرنها تلاش کرد.
برپایه فرمایش حضرت امام خمینی قدس سره که فرموند جنگ تا پایان رفع فتنه بنابراین ما نمی توانیم پایانی برای جنگ (دفاع مقدس)تصور کنیم.امام فرموند جنگ نعمت است.اثار این برکت نعمت شیرنیی ان همان آغاز جنگ(دفاع مقدس) است نه با پذیرش قعطنامه.چرا که علیرغم پیروزی قاطع رزمندگان اسلام(جمهوری اسلامی ایران)این پیروزی به ذائقه رزمندگان اسلام وملت ایران خوش وشیرین نیامد. زیرا حضرت امام خمینی(ره) پذیرش قعطنامه را به جام زهر و تر از ان تعبیر کردند.
و در قستمی دیگر ازسخنان خود خطاب به رزمندگان می فرمایدفرزندان انقلابی ام، ای کسانی که لحظه ای حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید، شما بدانید که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما می گذرد. می دانم که به شما سخت می گذرد، ولی مگر به پدر پیر شما سخت نمی گذرد؟ می دانم که شهادت شیرینتر از عسل در پیش شماست، مگر برای این خادم تان اینگونه نیست؟ ولی تحمل کنید که خدا با صابران است.»درحالی که شروع جنگ وادامه ان را نعمت تلقی کردند.رزمندگانی که در طول دفاع مقدس حضور داشتند.به غیر تکلیف شرعی واحساس مسئولیتی که نسبت به دفاع مقدس داشتند.بعداز رضای خدا دوست داشتند رهبر و مولای آنها پایان دفاع مقدس را شیرین تلقی کرده تا آنها به این شیرنیی افتخار کنند.درضمن دفاع مقدس نه درجنگ بلکه درتمام عرصه های درون انقلاب خودرا نشان داد.حتی در عرصه های امروز کشور خودنمایی می کند.
حتی حضرت امام(ره)3/12/1367 هفت ماه بعد از پذیرش قعطنامهدرجمع طلاب می فرمایید. جنگ ما جنگ حق وباطل بود. وتمام شدنی نیست ،جنگ ماجنگ فقروغنا بود.جنگ ما جنگ ایمان ورذالت بود واین جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد.
آیا با بیان این گفتار می شود پایانی برای دفاع مقدس را تصور کرد؟که برآن اساس بزرگ داشتی گرفت؟ هدف از نامگذاری روزها و هفتههای خاص، بزرگداشت ارزشها و شناسایی پیوندهای دینی، ملی، فرهنگی، علمی، ی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه است که منجر به نوعی همکاری عمومی میشود.»ولی آغاز آن را چرا؟می شود به عنوان اولین گام برای دفاع از هرچه که بدست آورده ای جشن گرفت.
بقول شهید چمران وقتی شیپور جنگ نواخته می شود مرد از نامرد مشخص می شود.
نام گذاری هفته اول شروع رسمی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یعنی از ۳۱شهریور لغایت۶ مهرماه به نام هفته دفاع مقدس به دلایل ذیل بهترین زمان می باشد و از چند منظر قابل توجه است:
۱-اطاعت وفرمان پذیری از یک مجتعد دینی تحت عنوان ولایت مطلقه فقیه.
۲-ایجاد فضای امن براجرائی شدن شعارهای انقلاب در عرضه های داخلی وخارجی کشور
۳-ثبیت انقلاب اسلامی وفراهم شدن زمینه های صدور آن.
۴-پلایش عناصر ضد انقلاب از عناصر انقلابی.
۵-ظهور ورشد روحیه استقامت،وحدت وپایداری در تمام سطوح جامعه ایرانی.
۶-اعتماد به جوانان وظهور نخبگان جدید در اداره جنگ.درتمامی سطوح
۷-رشد مهندسی دفاعی درفالب جهاد.
حضرت امام رحمت الله علیه می فرمائید: لازم است ملت شریف ایران عموما وخصوصا دولتمردان وگویندگان ونویسندگان وشاعران وهنرمندان ازاین قشرهای فداکار هریک به سهم خود قدردانی نمایند ومراحل مختلف پیروزی این حماسه آفرینان را با گفتارونوشتار وکردار خود در معرض نمایش گذارند.ودر محافل\”هفته جنگ\”فواید ونتایج وپیامدهای آن را برشمارند ،و روح شجاع این رزمندگان بزرگ را هرچه بیشتر تقویت کنند. این نگاه حضرت امام به هفته دفاع مقدس است .
اهداف و انگیزه امام حسین از قیام عاشورا
قیام حسین مظهر نبرد حق بر علیه باطل بود. قیام الهی بود که هر چه زمان میگذرد، تبلوری بیشتری پیدا کرده و آموزهای آن روشن تر میشود. در این نوشتار اهداف و پیام های تربیتی این قیام به اختصار بیان میشود.
امام حسین یکی از اهداف قیام خود را اقامه و حفظ ارزشهای راستین دین اسلام بیان میکند. زیرا بعد از پیامبر و دوران رهبری ایشان بر جامعه اسلامی، به علت مسائل و مشکلات پیش رو بدعتهای جدیدی در دین و سنت پیامبر اکرم به وجود آمده بود. بدعتهای جدید خود موجب انحراف در جامعه اسلامی شده بود. از این رو جامعه اسلامی از مسیر اصلی خود دچار انحراف شده و نیاز به اصلاحات اساسی داشت. از این رو امام حسین(ع) از خلفای زمان بیعت نکرده تا این انحراف را آشکار سازند. بنابراین یکی دیگر از اهداف امام حسین، انگیزه اجتماعی و اصلاح فرهنگی اوضاع و شرایط حال جامعه بود. تا بدین طریق به جهل زدایی عامه مردم بپردازند و ایشان را با انحرافهای آشکار در جامعه آشنا سازند.
در این راستا امام حسین(ع) با قیام خود پیام هایی به انسانها در اعصار مختلف ارائه میکنند.
· پیام آزادگی: آزادگی به معنی رهایی از قید و بند اخلاق نیست. آزادی به معنی زیر بار ظلم نرفتن است. از این رو و با توجه به این اصل انسان آزاده با توجه به اصول و باورهای خود زندگی کرده و زمانی که اصول، باورها، حقوق فردی و اجتماعی خود و افراد در ارتباط با وی مورد تعرض قرار بگیرد آرام ننشسته و در برابر ظلم ایشان اعتراض میکند. از این رو امام حسین(ع) مرگ با عزت را بهتر از حیات ذلیلانه میداند.
· عزّت نفس: یکی از اهداف مهم تربیت این است که انسان به گونهای تربیت شود که اعتلای روحی بیابد و خود را از پستی و فرومایگی رها سازد. حرمت، شرافت برای خود قایل شود و بزرگواری خود را در همه حال حفظ نماید. سختی و راحتی و شکست و پیروزی او را به سستی و تباهی نخواهد کشاند و هرگز تن به خواری و زبونی ندهد. سیره امام حسین (ع) در جریان واقعه عاشورا نمود بارز عزّت محوری است. ایشان پیش از حرکت به سوی کربلا در جواب برادرشان محمد حنفیه که از او می خواست برای حفظ جانش با یزید بیعت کند فرمود که هرگز تن به پستى ندادهام. زیرا مکتب حسین (ع) بر پایه عزّت و کرامت انسانی استوار گشته است.
· ایثار و از خودگذشتگی: ایثار و از خود گذشتگی دلالت بر این موضوع دارد که افراد در عین نیاز به آنچه در دست دارند، دیگران را بر خود مقدم میشمارند و یا اینکه اهداف جمعی را بر اهداف فردی و شخصی خود مقدم میدانند از این رو امام حسین برای احیای اصول راستین دین، جان خود و صحابه خود را در طبق اخلاص قرار داد، تا انحرافها آشکار شود.
· وفا و پای بندی به پیمان: وفا و پایبندی به پیمان در یاران امام حسین خود را به خوبی نشان می دهد. که در این راستا امام حسین یاران خود را بهترین اصحاب بر می شماردند. ایشان در بدترین شرایط بر سر پیمان با امام باقی و او را مورد حمایت قرار دادند.
یک روز؛ یک دنیا خاطره
۲۶ مرداد، سالروز بازگشت نخستین گروه از آزادگان سرافراز به میهن است.
پس از ۲۸ سال، باز هم بر همه ما بهویژه آنان که مسئولیتی اجرایی، قضایی یا قانون گذاری دارند، لازم است قدری با خود خلوت کنیم و مروری داشته باشیم بر آنچه بهترینهای این سرزمین طی سالهای دفاع مقدس انجام دادند و بیندیشیم که وظیفه ما در شرایط خاص امروز و در قبال آن فداکاریها و از جان گذشتگیها چیست.
حضرت آیتالله ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در دیدار هزاران نفر از قشرهای مردم از استانهای مختلف در سخنان مهمی دربارهی اوضاع اقتصادی و معیشتی، شرارتهای آمریکا و پیشنهاد مذاکره و نیز ضرورت وحدت عمومی مردم و مسئولان خاطرنشان کردند: مشکلات اقتصادی و راهحلهای آن معلوم است، هیچ بنبستی در کشور وجود ندارد و مسئولان در هر سه قوه باید با تلاش، کار مشترک و استفاده از نظرات کارشناسان، مشکلات و فشارها را از دوش مردم بردارند.
ایشان همچنین درخصوص موضوع مذاکره با آمریکا تأکید کردند: با آمریکاییها به علت وجود استدلالهای دقیق، تجربهی گذشته و ضررهای فراوان مذاکره با یک رژیم متقلب و زورگو مذاکره نمیکنیم و در پرتو وحدت و همدلی مردم و مسئولان، این مرحله را بهخوبی پشتسر خواهیم گذاشت.
رهبر انقلاب اسلامی در سخنان خود با اشاره به مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور و گرانیهای فراوان اخیر که به بخشهایی از مردم بهشدت فشار وارد کرده است، گفتند: اکثر کارشناسان اقتصادی و بسیاری از مسئولان متفق هستند که عامل همهی این مشکلات تحریمها نیست بلکه ناشی از مسائل درونی و نحوهی مدیریت و تگذاری اجرایی است.
حضرت آیتالله ای تأکید کردند: من نمیگویم تحریمها اثر ندارد، اما عمدهی مشکلات اقتصادی اخیر مربوط به عملکردها است و اگر عملکردها بهتر و باتدبیرتر و بهنگامتر و قویتر باشد، تحریمها تأثیر زیادی نخواهد داشت و میتوان مقابل آن ایستاد.
ایشان به نوسانات اخیر بازار ارز و سکه و کاهش ارزش پول ملی اشاره کردند و افزودند: در همین قضایای ارز و سکه گفته شد مبلغ ۱۸ میلیارد دلار از ارز موجود کشور آنهم درحالیکه برای تهیهی ارز مشکل داریم، بر اثر بیتدبیری، به افرادی واگذار شد و برخی از آن سوءاستفاده کردند. این موارد مشکلات مدیریتی است و ارتباطی با تحریمها ندارد.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: وقتی ارز یا سکه بهصورت غلط عرضه و تقسیم میشود، مشکلات فعلی به وجود میآید زیرا این قضیه دو طرف دارد: یک طرف آن فردی است که دریافت میکند و طرف دیگر آن کسی است که عرضه میکند. همه بیشتر بهدنبال آن فردی هستند که ارز یا سکه را گرفته است درحالیکه تقصیر عمده متوجه آن فردی است که ارز یا سکه را با بیتدبیری عرضه کرده است که اقدامات اخیر قوهی قضائیه نیز در واقع برخورد با کسانی است که با یک تخلف و خطای بزرگ، زمینهساز این مسائل و کاهش ارزش پول ملی شدهاند.
ایشان به کمین گرفتن دشمن برای سوءاستفاده از این خطاها و بیتدبیریها اشاره کردند و افزودند: ما به دلایل گوناگون، دشمنان خبیث و رذل کم نداریم؛ آنها کمین گرفتهاند تا همچون مگس بر روی زخم بنشینند و با سوءاستفاده از مشکلات ناشی از خطای برخی افراد، ناکارآمدی نظام و بنبست در کشور را القا کنند تا مردم ناامید شوند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: در کشور هیچ بنبستی وجود ندارد زیرا مشکلات کشور شناختهشده است و برای همهی آنها نیز راهحلهای شناختهشدهای وجود دارد و فقط باید مسئولان کمر همت ببندند.
حضرت آیتالله ای با اشاره به پیشنهادها و نامههای متعدد جوانان انقلابی، مؤمن و خوشفکر برای حل مشکلات گفتند: اخیراً هم عدهای کارشناس اقتصادی که با دولت هم مخالفتی ندارند و برخی هم صاحبنام هستند، نامهای دلسوزانه به رئیسجمهور محترم نوشتهاند و ضمن برشمردن مشکلات ساختاری و موجود اقتصادی، راهحلها را هم ارائه کردهاند که این راهحلها اکثراً صحیح بودند.
ایشان با تأکید بر اینکه اغلب این راهحلها قبلاً در شعارهای سال و تهای کلی اعلام شده بود، افزودند: بنابراین مشکلات اقتصادی کشور راهحل دارد و اینگونه نیست که دشمن و برخی افراد دنبالهرو او، در داخل و در رسانهها خبیثانه تبلیغ کنند که کشور به بنبست رسیده و هیچ راهی جز پناه بردن به فلان شیطان یا شیطان اکبر وجود ندارد.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: مسئولان، اجرای برخی از این راهحلها را شروع کردهاند اما باید جدیتر انجام دهند و من این موضوع را در جلسات خصوصی به رؤسای سه قوه و مسئولان کشور گفتهام و آنان نیز به اندازهی توان خود پیگیر این موضوعات هستند.
گفتاری از امام موسی صدر در باره قیامعاشورا: قاتلان کربلا "کم خطرترین" دشمنان
امام حسین(ع) سه گروه دشمن دارد؛
دسته اول : آنان که او را کشتند. ایندسته کم خطرترین دشمنان هستند، چون تنها جسم امام را که محدود بود، کشتند.
دسته دوم آنان که تلاش کردند آثارامام را محو کنند؛ قبر امام را ویران کردند و از آمدن زائران جلوگیری کردند وکسانی که در اطراف قبر آن حضرت زندگی میکنند را مورد آزار و اذیت قرار دادند. خطراین دسته بیشتر از دسته اول است، ولی نتوانستند کاری از پیش ببرند».
ولی دستهسوم که خطرناکترین دشمنان آن حضرت هستند، آنانند که کوشیدند اهداف امام حسین(ع) وابعاد انقلاب حسینی را تحریف کنند و آن را ابزار کسب و درآمد قرار دهند و بهرهبرداریهای بیارزش از آن کنند و یا آن را مورد سوء استفاده برای منافع شخصی قراردهند. اینان تلاش کردند بالاترین بُعد حسینی یعنی هدف نهضت حسینی را از بین ببرند.
من از خودم و شما سؤال میکنم ما ازروز عاشورا چه بهره ای بردهایم چه سودی به دست آوردهایم؟چه استفادهای در عرصه عمومی و چه استفادهای در زمینه فردی بردهایم؟ اگر استفادهنبرده باشیم و تنها گریه کرده باشیم من به شما خبر می دهم که این کار سودی ندارد؛ما از کدام دسته هستیم؟ از کسانی که گریه میکنند و حسین را میکشند؟»
▪️روشن استکه امام حسین(ع) الان نیست تا کسی او را بکشد، ولی چیزی گرانبهاتر و مهمتر از خودامام حسین(ع) در دستان ماست: کرامت امت حسین، مقدسات حسین. اگر ما گریه کنیم ولی در عین حال برایتضعیف اهداف امام حسین(ع) تلاش کنیم؛ اگر گریه کنیم و در صف باطل باشیم؛ اگر گریهکنیم ولی گواهی دروغ بدهیم؛ اگر گریه کنیم ولی به دشمنان کمک کنیم و به اختلاف وتفرقه در جامعه خود دامن بزنیم؛ اگر گریه کنیم ولی گناهانمان بیشتر شود، در اینصورت ما گریه میکنیم ولی در عین حال حسین را نیز میکشیم زیرا تلاش میکنیم هدفحسین را از بین ببریم که گرانبهاتر از خود اوست. ان شاء الله که ما از این دسته نیستیم».
منبع: کتاب سفر شهادت،گفتارهای امامموسی صدر دربارۀ قیام عاشورا
درباره این سایت